از «جهان پهلوان» علی حاتمی تا «غلامرضا» بهرام توکلی
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۲۳۴۹۳۰۲
فیلمسازی درباره «تختی» از زمانی که علی حاتمی وارد گود شد اما اجل مهلتش نداد تا حالا که بهرام توکلی وارد این کارزار شده همواره جذابیت های خاص خود را داشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، فیلمسازی درباره اسطوره های معاصر همواره جذابیت خاص خود را دارد، چرا که خاطره مردم از آن ها زنده تر است و به همین نسبت فیلم زندگی آن ها تاثیرگذارتر.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«غلامرضا تختی» از جمله اسطوره های معاصر ایرانیان است. کشتی گیری که در اذهان مردم از یک قهرمان ورزشی فراتر رفته و به نمادی از پهلوانی و رویای ایرانی بدل شده است. کاراکتری که مرگ مشکوک او در 17 دیماه 1346 بر جذابیتش افزود و زندگی او را رازآلود کرد.
حال فکر کنید پرداختن به زندگی چنین شخصیتی تا چه اندازه می تواند برای مخاطبی که تاکنون تنها با تعدادی عکس و داستان روبرو بوده، هیجان انگیز باشد. این هیجان البته می تواند دو چندان شود وقتی نام «علی حاتمی» به عنوان نویسنده و کارگردان کنار پروژه «غلامرضا تختی» بیاید.
ماجرا به سال 1373 بازمی گردد، وقتی بنابر شنیده ها حاتمی از ساخت دو پروژه یکی درباره همسران شاه و دیگری درباره زندگی پیامبر اسلام(ص) بازماند تا پروژه زندگی «جهان پهلوان تختی» را کلید بزند. او با جلب رضایت خانواده مرحوم تختی، فیلمنامه را نهایی و فیلمبرداری آن را آغاز کرد. او صحنه های مربوط به کودکی و نوجوانی تختی را فیلبرداری کرد اما به خاطر اوج گیری بیماری سرطان، کار حدود یک سال متوقف شد و در نهایت هم در سال 1375 در حالی که 50 دقیقه از فیلم آماده شده بود، اجل به حاتمی مهلت پایان پروژه را نداد.
«عزت الله انتظامی» که در فیلم حاتمی نقش پدر غلامرضا تختی را بازی می کرده، تعریف می کند در صحنه ای از فیلم باید می گفته «خدایا زن و بچه م را از ما نگیر» ولی به قدری ذهنش درگیر بیماری علی حاتمی بوده که گفته «خدایا علی رو از ما نگیر»
«جهان پهلوان» افخمی؛ تریلری درباره مرگ تختی
به هر روی پس از فوت علی حاتمی، پروژه جهان پهلوان او چندسال مسکوت ماند تا این که «بهروز افخمی» -که پیش از آن قرار بود در «تختی» به عنوان دستیار در کنار حاتمی باشد- تصمیم گرفت پروژه حاتمی را ادامه دهد. اما آن چه افخمی در سال 1376 روانه سینماها کرد به کلی با آن چه حاتمی فیلمبرداری کرد، متفاوت بود.
افخمی «جهان پهلوان تختی» را به جای یک فیلم زندگی نامه به یک تریلر تبدیل کرد. او برای این کار فیلمنامه تازه اش را از جایی نوشت که علی حاتمی فوت می کند و داستان کارگردانی را روایت می کند که می خواهد کار ناتمام حاتمی را به سرانجام برساند. حال در جریان این تلاش، مخاطب با زوایای مختلفی از زندگی مرحوم تختی آشنا می شود.
از سوی دیگر افخمی اثر خود را مثل یک مستند با داستانی تو در تو ساخت که گزاره های مختلف درباره مرگ غلامرضا تختی را بررسی می کند اما مرگ مشکوک او را همچون یک راز نگاه می دارد.
بهرام توکلی به کارزار می آید
در این سال ها و پس از تجربه بهروز افخمی، بارها نام کارگردان ها و پروژه هایشان درباره زندگی جهان پهلوان تختی مطرح شده. زمانی قرار بود «مسعود کیمیایی» نخستین سریال خود را برای تلویزیون درباره تختی بسازد. حتی برخی از تصویب فیلمنامه آن در رسانه ملی به عنوان پروژه الف سخن گفتند اما این طرح تاکنون مسکوت مانده است. حسن فتحی، داود میرباقری، مهدی کرمپور و سعید سهیلی از جمله نام هایی است که در سال های گذشته به عنوان کارگردان نیمه ساخته نشده فیلم حاتمی مطرح شده اند.
حالا و پس از این همه سال اما و اگر چند وقتی است که خبر می رسد «بهرام توکلی» کارگردان تجربه گرای سینمای ایران مشغول ساخت فیلم زندگی «غلامرضا تختی» است. بهرام توکلی که سال گذشته با «تنگه ابوقریب» و صحنه های جنگی اش همه را شگفت زده کرد، امسال می خواهد با فیلم زندگی تختی بار دیگر مخاطبان سینمای ایران را سورپرایز کند.
اردیبهشت ماه امسال بود که نخستین خبر از قصد توکلی برای ساخت «غلامرضا تختی» رسانه ای شد. در آن زمان اعلام شد که توکلی فیلمنامه کار را به اتمام رسانده و سعید ملکان به عنوان تهیه کننده آن را برای پروانه ساخت به وزارت ارشاد سپرده است.
تاکنون و در آستانه سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر اخبار زیادی از تازه ترین ساخته بهرام توکلی به رسانه ها درز نکرده و توکلی همچون گذشته در سکوت خبری کار خود را به پیش می برد، اما همان اندک خبر و عکسی که در رسانه ها منتشر شده، جذابیت خاصی دارد.
جدایی جدیدی از تختی
یکی از مهمترین خبرها درباره ساخته توکلی اما به حضور «امیرجدیدی» در نقش تختی بازمی گردد؛ خبری که خردادماه امسال رسانه ای شد و واکنش های متفاوتی برانگیخت. این همکاری اما دوام نیاورد و مهرماه سال جاری خبر رسید جدیدی از فیلم جداشده است. در آن زمان طولانی شدن آماده سازی دکور فازهای نوجوانی و جوانی تختی، نیاز به مواد اولیه خارجی برای نزدیک کردن چهره جدیدی به مرحوم تختی و دشواری کشتی با گریم سنگین و تعهدات جدیدی برای حضور در پروژه های دیگر را عامل این جدایی اعلام شد.
پس از این اتفاق -و در حالی که فاز نخست فیلم درباره کودکی تختی در احمدآباد مستوفی فیلمبرداری شده بود- بار دیگر شائبه ها درباره توقف پروژه ای دیگر از زندگی جهان پهلوان تختی مطرح شد تا جایی که بعضی به کنایه گفتند «انگار تختی راضی به ساخت این فیلم نیست!» اما خبرهای بعدی نشان داد بهرام توکلی در ساخت فیلم خود مصمم است.
فیلمبرداری فاز دوم فیلم با حضور «علیرضا گودرزی» به عنوان تختی نوجوان و «معصومه قاسمی پور» به عنوان مادر غلامرضا تختی و انتشار عکس هایی از فیلم همه و همه نشان داد که به واقع باید منتظر حضور ساخته توکلی در جشنواره فجر باشیم.
تاکنون حضور بازیگرانی چون ماهور الوند، حمیدرضا آذرنگ، بهنوش طباطبایی، آتیلا پسیانی، حمیدرضا آذرنگ، پریوش نظریه، ستاره پسیانی، بانیپال شومون و مجتبی پیرزاده در تازه ترین ساخته بهرام توکلی رسانه ای شده است و انتشار تازه ترین عکس از فیلم که غلامرضا تختی را در بزرگسالی نشان می دهد، بر جذابیت آن افزوده است.
اما شاید هنوز هیجان انگیزترین خبر درباره «غلامرضا تختی» بهرام توکلی، معرفی بازیگر نقش تختی در بزرگسالی باشد. البته رسانه ها تاکنون گمانه هایی را درباره ایفاگر نقش تختی مطرح کرده اند اما از آن جا که یک نابازیگر برای بازی انتخاب شده، احتمالا باید تا جشنواره فجر و اکران فیلم برای شناسایی این هویت مرموز صبر کرد.
پایان پیام/14منبع: شبستان
کلیدواژه: بیرجند دبیرخانه مساجد خراسان جنوبی روز پرستار خراسان جنوبي حسن روحانی ششمین نمایشگاه بزرگ کتاب استانی جنوب کرمان شیراز نماز جمعه فرمانده کل ارتش جهان پهلوان تختی بهرام توکلی جشنواره فیلم فجر علی حاتمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۲۳۴۹۳۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران: پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است/ هر روز شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی حاکمیت با مردم میبینیم/ گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند
پایگاه خبری جماران: رئیس انجمن جامعه شناسی ایران با تأکید بر اینکه یک هنجار یا قاعده، زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد، گفت: هر روز جامعه از سبک زندگی ای که حکومت میخواهد اعمال کند، فاصله بیشتری میگیرد . یعنی هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم، اما به نظر میرسد که یک نوع فراموشی در بخش هایی از حاکمیت وجود دارد.
سعید معیدفر در گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: واقعا نمیدانم ما برای چه کسی صحبت میکنیم و مخاطب ما چه کسی است؟ تجربهها بیانگر این است که عملا گوش به این حرف ها داده نمی شود یا به عبارتی باید بگویم، آیا ما برای خودمان صحبت میکنیم یا برای جامعه صحبت میکنیم؟ یا برای سیاستگذاران و برنامهریزان صحبت میکنیم؟ اگر خواسته باشم برای دل خودم حرف بزنم و یا حرف دل مردم را بزنم، عملا مخاطب من حکومت نیست. چون هر برنامه یا سیاستی که میگذارد، اصلا کاری به ابعاد اجتماعی آن ندارد.
وی با ابراز این عقیده که به ویژه در سه، چهار سال اخیر هرچه جلوتر آمدهایم، اساسا بخشهایی در حاکمیت کاری ندارند که سیاستها، کنشها و برنامهریزیهای آنها چه تبعات اجتماعی دارد، افزود: البته شاید اقلیتی که به نحوی مخاطب حکومت هستند، در این قضیه با حاکمیت همراستا باشند، ولی عملا میتوان گفت که بخش بزرگی از جامعه راه خودش را میرود و حاکمیت هم راه خودش را میرود؛ نه او به تبعات رفتار خودش فکر میکند و نه این. به نوعی دو مسیر متفاوت دارد طی میشود.
وی با اشاره به برخی وقایع در سال های گذشته، یادآور شد: افراد حاضر در اعتراضات، مدتی سبک زندگی خودشان را نشان دادند و امروز نهایتا تصمیمی که دوباره حاکمیت گرفته این است که اوضاع را به شرایط قبل از نیمه دوم 1401 برگرداند. اما این امر به نظر میرسد که امکانپذیر نیست. چرا که به لحاظ جامعهشناختی میگوییم یک هنجار یا قاعده زمانی میتواند شایع و محقق شود که از یک پشتوانه قوی وجدان جمعی یا حمایت مردم برخوردار باشد. طی قرنها و سدههای متعدد، مردم زندگی میکردند و هنجارها و سبک زندگی، پوشش، آرایش و آداب و رسوم خودشان را داشتند. مردم به طور عموم یک چیزی را پذیرفته بودند و بین خودشان قرارداد عرفی بود و نهایتا چون آن عرف از یک پشتوانه قوی اجتماعی برخوردار بود و مردم مبتنی بر هنجارهای خودشان از آن عرف حمایت میکردند، و اساسا نیاز به اعمال زور از بالا نداشت.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران تصریح کرد: البته حاکمیتها برای موارد نادری که اتفاق میفتاد، حضور داشتند. مثلا اگر قتلی اتفاق میافتاد نیاز به مداخله حکومتهای محلی و یا حکومت در یک مقیاس بزرگتر بود. اما بقیه امور جامعه در اختیار خودش بود. یعنی مردم فی ذاته و بر اساس ارزشهای خودشان از هنجارها حمایت و بر اساس آن عمل میکردند. اگر کسی هم تخلف میکرد، وجدان جمعی به نحوی او را مورد مؤاخذه قرار میداد.
پروژه یکدستسازی همه جا شکست خورده است
وی تأکید کرد: اما به دنیای جدید که وارد شدیم، «یکدستسازی» پروژهای است که حکومتهای ایدئولوژیک دنبال کردهاند. یعنی تلاش داشتهاند که همه مردم را یک مدل ببینند و دیگر تنوع فرهنگی، ارزشی، هنجاری و سبک زندگی را نبینند. طبیعتا این پروژه همه جا شکست خورده است. یعنی علیرغم اینکه حکومتهای ایدئولوژیک با تمام قوا، زور و فشار از بالا تلاش کردهاند که پروژه یکدستسازی را دنبال کنند، موفق نشدهاند. اما این حکومتها از تاریخ و تجربه حکومتهای مشابه درس نگرفتهاند و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
معیدفر گفت: جالب است که در کشور خود ما حداقل در سال 1401 تجربه کردیم و دیدیم که نمیشود؛ و نهایتا چقدر دردسر برای حکومت ایجاد کرد و چقدر خسارت به مردم وارد شد. روی شرایط اقتصادی و ثبات کشور در عرصه بینالمللی هم تأثیر گذاشت. اما باز درس گرفته نمی شود و دوباره میخواهند آن را تکرار کنند.
وی در ادامه در خصوص میزان بازدارنگی برخی طرحها و رفتارهای حاکمیتی گفت: پروژه یکدستسازی حتی در حکومت پهلوی اول هم دنبال میشد. یعنی حکومت همه تلاش خودش را کرد تا مردم را نسبت به یک سری هنجارها مرتبط کند ولی نشد و دست آخر یک انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. یعنی عکس جریانی که حکومت دنبال میکرد، رجعتی به ارزشهای دینی اتفاق افتاد. حالا جمهوری اسلامی دنبال این است که پروژه یکدستسازی را با مسیر متفاوتی دنبال کند؛ و نتیجهاش را دارید میبینید.
معیدفر با بیان این عقیده که هر روز جامعه از سبک زندگی دلخواه سیستم رسمی فاصله بیشتری میگیرد، ادامه داد: هر روز فاصله و شکافهای عمیقتری بین ایدئولوژی، ارزشها و هنجارهای حاکمیت با مردم میبینیم. اما در عین حال عبرتی هم نمیگیرند. نتیجه چیست؟ سال 1401 به طور جدی نتیجهاش را دیدیم؛ و قطعا این بار میتواند در ابعاد خیلی وسیعتر اتفاق بیفتد. یعنی شاید بعد از یک مدتی فکر میکنند همه چیز آرام شده و سکوت است، و دوباره شروع کنیم. به نظر میرسد که یک نوع فراموشی وجود دارد.
وی افزود: از آنجا که این اعمال زور برای تحقق یک سلیقه خاص، پشتوانه اجتماعی ندارد؛ حتی در میان کسانی که خودشان با آن هنجارها و ارزشهای حاکمیت همصدایی دارند. یعنی در خیابانها و در بیشتر مواقع، کسانی که سبک پوشش متفاوتی دارند مورد اعتراض مذهبیها هم قرار نمیگیرند و یک نوع همزیستی مسالمتآمیز بین آنها ایجاد شده است. ما این همزیستی را در بسیاری از کشورهای اسلامی میبینیم. یعنی امروز اساس بر پذیرش ارزشهای متقابل هست و ما وارد دنیایی شدهایم که این تفاوت پذیرفته شده است.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران یادآور شد: در گذشته تنوع بوده، اما آدمها چون در قالب قوم، طایفه و ایل جدا از هم زندگی میکردند، شاید دچار مشکل نمیشدند. ولی امروز تمام این فرهنگها و خرده فرهنگها در کنار هم زندگی میکنند. اوایل تلاش بر این بود که یکی از اینها خودش را بر دیگران تحمیل کند، ولی الآن به تدریج ما داریم وارد دنیایی میشویم که خرده فرهنگهای متفاوت دارند در کنار هم همزیستی مسالمتآمیز پیدا میکنند. یعنی میگوید تو سبک زندگی خودت را داری و من هم سبک زندگی خودم را دارم؛ میتوانیم ضمن احترام به سلیقهها، ارزشها و هنجارهای همدیگر دوستی و معاشرت هم داشته باشیم. ما وارد این دنیا شدهایم، اما متأسفانه حاکمیت ما نمیخواهد این را بپذیرد؛ و الآن نگران است که حتی مذهبیون اعتراض جدی نسبت به سبک زندگی مغایر با نظر حاکمیت ندارند و با آن کنار آمدهاند.
وی گفت: خود من هر روز در مترو و شهر رفت و آمد دارم و میبینم که چگونه گروههای مختلف مردم به همدیگر احترام میگذارند. وقتی که در جامعه زمینه اعتراض به سبک زندگی گروه دیگر وجود ندارد، حاکمیت مجبور است به زور آن را دنبال کند. طبیعتا چون وجدان عمومی پشت سرش نیست، حتما شکست خواهد خورد. البته خسارتهای خیلی سنگینی هم به جامعه وارد خواهد کرد.
وی در ادامه گفت و گو با جماران تأکید کرد: نگاه رسمی، دیگر نمیتواند بگوید من فکر و ایدهای دارم و همه باید در آن چهارچوب قرار بگیرند. همین الآن رفراندوم هم نمیخواهد، در مطالعات و بررسیهای اجتماعی که برگزار میشود، میتوانید واکنش مردم را ببینید. بخش عظیمی از مردم امروز به شدت با ارزشهای مسلط در تضاد قرار گرفتهاند؛ با هنجارهایی که او میخواهد القاء کند در تضاد و تزاحم قرار گرفتهاند. این حاکمیت یا باید با ارزشهای جامعه همراه شود و یا با جامعه درگیر شود و نهایتا هم خودش آسیب ببیند و هم به جامعه آسیب جدی بزند.
وی با بیان اینکه فکر می کنم راه دوم انتخاب شده است، تصریح کرد: به جای اینکه خود را با هنجارها و ارزشهای امروز جامعه تطبیق بدهند، میخواهند در بر همان پاشنه سالهای گذشته بچرخد که جامعه اقبالی به سمت هنجارها و ارزشهایی نشان دادند. اما وضع عوض شده و دیدگاههای مردم تغییر پیدا کرده و بررسیهای اجتماعی نشان میدهد که چه اتفاقات بزرگی دارد در جامعه میافتد. به نظر میرسد حاکمیت چشمش را به روی این تغییر و تحولات بسته و میخواهد ارزشهای خودش را القاء کند؛ جواب نمیدهد.
وی در تبیین دیدگاه خود گفت: وقتی یک جامعه دارای فرهنگ خاص و تنوع فرهنگی، ارزشی و هنجاری باشد، شما نمیتوانید او را عوض کنید. سالها است در آموزش و پرورش و صدا و سیما تمام امکانات و ابزارها با بودجههای بسیار هنگفت تلاش شده که جامعه را به سمت ارزشهای خاص خودشان بکشانند. اگر موفق شده بودند، مسلما دست به زور نمیزدند. بنابراین، شیوههای نرم هم دیگر جواب نمیدهد. یعنی جامعه ما مختصاتی پیدا کرده و با برخی مختصات حاکمیت ما سازگار نیست.
رئیس انجمن جامعه شناسی ایران اظهار کرد: حاکمیت مجبور است خودش را از عرصههای فرهنگی منعزل کند و بگوید صرفا میخواهم حکومت کنم؛ مثل برخی حکومتهای دیگر که با ارزشها و هنجارهای جامعه کاری ندارند و هر چیزی که مردم در مقیاس منطقهای یا محلی وضع میکنند، حکومت کشور تلاش میکند که آن را در چهارچوب قانون بیاورد و نهایتا در چهارچوب آن نظمی برقرار کند؛ اقتصاد مملکت فعال و شرایط امنیتی درست باشد.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه رویکرد عدم دخالت در عرصه های فرهنگی و اجتماعی چه نسبتی با «جمهوری اسلامی» دارد؟ ابراز عقیده کرد: امروز به نظر میرسد که دیدگاههای خود مذهبیون هم عوض شده و بسیاری چیزها دیگر اهمیت گذشته را ندارد؛ نوع نگاه به دین و نوع مداخله دین در جامعه تغییر پیدا کرده است. اگر یک روزی بخش عمدهای از جامعه خواستار دخالت دین در امر سیاست بودند، بررسیهای اجتماعی نشان میدهد هر دورهای که مطالعات انجام گرفته، میزان نظر افراد درباره مداخله دین در سیاست به شدت کاهش پیدا کرده است. دو، سه ماه اخیر هم در مورد «پیمایش ارزشها و نگرشها» اطلاعاتی بیرون آمد که وضعیت چگونه است؛ و این را میشود با سالهای پیش مقایسه کرد.
سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد
وی افزود: اینها نشان میدهد که سیاست باید عاملیت خودش را در تحقق دین کنار بگذارد و اجازه بدهد که دین متناسب با مبانی اصلی خودش، روی اندیشه و رفتار انسانها تأثیر بگذارد. اگر همچنان مداخله حکومت در عرصه دین تداوم پیدا کند، نمیدانم که سالهای آینده ما تا چه اندازه با گریز مردم از دین رو به رو خواهیم شد. یعنی الآن نمونههایی هست و میتواند شدت بیشتری پیدا کند.
معیدفر در پاسخ به اینکه یعنی به عقیده شما هرچه حکومت مداخلهاش را کمتر کند، ارزشهای دینی در جامعه پررنگتر میشود؟ گفت: حداقلش این است که روند گریز از دین به شدتی که الآن هست، نخواهد بود. البته برای پروسه دینداری نیاز به یک دوران خاصی داریم. فرض کنید مثل کسی که عمل کرده یا مدتی بستری بوده، عضلاتش خشک شده و باید فیزیوتراپی برود تا دوباره این عضلات به کار بیفتد، اگر حکومت مداخله خودش در امر دین را کنار بگذارد، مثل کسی است که فعلا از روی تخت بلند شده اما نیاز به فیزیوتراپی دارد. یعنی نیاز به عملیات جداگانهای هست که کم کم بتواند حالت عادی پیدا کند.
وی در پایان گفت: بنابراین، فکر میکنم اولین گام این است که حکومت از تداوم و تشدید مداخله در امر دینی اجتناب کند؛ بعد خود مردم یا بزرگان جامعه و کسانی که باورهای عمیق دینی دارند، بتوانند با شیوههای ترویجی یا تعلیمی اوضاع را به حالت عادی برگردانند. فعلا این دخالتها در دین، ثلمهای به دین وارد کرده که حالا حالاها آثار منفی آن را خواهیم داشت.