Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایلنا»
2024-05-05@11:21:59 GMT

علی پهلوان از بین ۱۹هزار آهنگساز دنیا، اول شد

تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۱۸۰۹۰

به گزارش ایلنا، تک آهنگ «ناب» علی پهلوان (خواننده، آهنگساز، شاعر و ترانه‌سرا) در مسابقه بین‌المللی آهنگسازی سال ۲۰۱۸ از بین ۱۹۰۰۰ اثر، مقام نخست را در بخش «صدای مردم» کسب کرد.

علی پهلوان که قطعه «ناب» او توانست در مسابقه‌ بین‌المللی آهنگسازی سال ۲۰۱۸  از بین ۱۹۰۰۰ اثر، به مرحله نهایی راه پیدا کند، درحالی‌که تنها 2 درصد از آهنگ‌ها شانس حضور در این مرحله را داشتند و اکنون پهلوان خبر کسب مقام نخست بخش «صدای مردم» را به مخاطبانش داد که در وب‌سایت این مسابقه به او رأی دادند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در مرحله نهایی این مسابقه، داوران که ترکیبی از هنرمندان موسیقی (مانند: آدام لمبرت و مارک آنتونی) و مدیران صنعت موسیقی بودند، آهنگ‌های برتر هر سبک را معرفی کردند و قطعه «ناب»، در بخش موسیقی دنیا (آثار غیر انگلیسی‌زبان) شرکت کرد و در بخش دیگری از مسابقه، تمام آثاری که به مرحله‌ نهایی رسیده‌اندف روی سایت اصلی این مسابقه به آدرس songwritingcompetition.com قرار گرفت و به رأی عمومی گذاشته شد که آهنگ ناب علی پهلوان با بیشترین آرا برنده‌ی بخش «صدای مردم» شد.

علی پهلوان با انتشار تصویری از جایزه خود نوشت: «دوستان عزیز و نازنینم، امسال یکی از بهترین کادوهای تولدم رو از شما گرفتم، از شمایی که هرروز رأی دادین تا من بتونم برنده‌ی قسمت صدای مردم در مسابقه‌ی بین‌المللی آهنگسازی بشم. از همتون ممنونم. در این مسابقه ۱۹۰۰۰ اثر شرکت کرده بود که آهنگ ناب با رأی داوران به فینال راه پیدا کرد و با رأی شما اول شد. سپاس بیکران از همه‌ی شما عزیزان»

گفتنی است؛ علی پهلوان که عضو انجمن حقوق‌ آثار شنیداری و نمایشی استرالیا است، از طریق این انجمن در جریان این مسابقه قرار گرفت و تک آهنگ «ناب» را برای شرکت در مسابقه ارائه داد و در شبکه‌های اجتماعی از طرفدارانش درخواست کرد به این آهنگ برای بخش صدای مردم رأی بدهند و در نهایت این قطعه توانست عنوان نخست بخش «صدای مردم» را کسب کند.

 قطعه ناب با شعر، آهنگ و صدای علی پهلوان اواخر مردادماه امسال توسط شرکت ترانه شرقی منتشر شد.

منبع: ایلنا

کلیدواژه: موسیقی موسیقی پاپ آلبوم کنسرت خواننده آهنگساز ترانه سرا علی پهلوان تک آهنگ گروه آرین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۱۸۰۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

این شهید حتی موقع به‌ دنیا آمدن فرزندش هم حاضر نشد به خانه برگردد!

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این یک بیت شعر با خط زیبای شهیدسید مهدی شاهچراغ برای همیشه به یادگار ماند: با صدهزار جلوه برون آمدی که من /با صدهزار دیده تماشا کنم تو را. شهیدسید مهدی شاهچراغ معلم و هنرمند خطاط بود. اما دغدغه جنگ و جبهه او را به میدان جهاد کشاند. سیدمهدی نه در دوران جنگ که پیش از آن در عرصه انقلاب و بیداری و آگاهی مردم و هم محلی‌هایش نسبت به ظلم رژیم شاه سهیم بود. شهید سیدمهدی شاهچراغ خیلی زود به آرزویش رسید و مزد مجاهدت‌های خود را در عملیات غرورآفرین الی بیت‌المقدس گرفت. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ او آسمانی شد، آنچه درپی می‌آید ماحصل گفتگو با محترم‌السادات شاهچراغ همسر شهید سیدمهدی شاهچراغ است.

بی‌قرار رفتن بود

بنابر روایت ایسنا، سیدمهدی متولد ۶ تیرماه سال ۱۳۳۸ دامغان بود. درسخوان بود و همزمان با درس و تحصیل کار هم می‌کرد. خدمت سربازی‌اش را در اصفهان سپری کرد. کمی بعد معلم شد و بعد از آن ازدواج کرد. همسرش می‌گوید: وقتی ازدواج کردم سنم کم بود. خیلی از کارهای خانه را بلد نبودم. سیدمهدی من را در کارهای خانه مثل آشپزی و لباس شستن کمک می‌کرد. همیشه نماز را اول وقت می‌خواند و من بلافاصله پشت سرش می‌ایستادم. نمازهای جماعت‌مان را هیچگاه از یاد نمی‌برم. زندگی خوبی داشتیم. او در دوران انقلاب هم فعالیت داشت. چند روز قبل از پیروزی انقلاب بود. مردم راهپیمایی می‌کردند. سیدمهدی در جلوی صف راهپیمایان، عکس امام (ره) را به سینه چسبانده بود و شعار می‌داد. جمعیت به پادگان نزدیک می‌شد. سیدمهدی میان نظامیان رفت و گروهی از آن‌ها را همراه خود میان مردم کشاند. بعضی‌ها می‌گفتند: «این چه کسی است که با جرأت آن‌ها را به جمع ما می‌کشاند.» چند روز بعد پادگان‌های ارتش به دست مردم فتح شد. جنگ که شروع شد، سیدمهدی هم بیقرار رفتن شد. جهاد فرصت دوباره‌ای برای همسرم بود. او کار، درس و معلمی را به عشق حضور در میدان جهاد رها کرد و راهی شد. با اینکه ما منتظر تولد فرزندمان بودیم. اما همین هم مانع سیدمهدی نشد.

خبر تولد فاطمه

خدا خیلی زود فاطمه را به ما هدیه کرد. خبر تولدش را در جبهه به او دادند. دوستانش می‌گفتند: یکی از بچه‌ها فریاد زد: دختر سید مهدی متولدشده! همرزمانش که متوجه شدند، از شادی فریاد کشیدند و تبریک گفتند. شیرینی می‌خواستند. هرکس به نحوی سر به سر سیدمهدی می‌گذاشت. بعضی‌ها از دور می‌گفتند:مبارکه! عده‌ای هم می‌پرسیدند:اسم دخترت را چی می‌گذاری؟ سیدمهدی با خوشحالی جواب داد: فاطمه!

فرمانده گردان رو به سیدمهدی کرد و گفت:شما دیگر برگرد! خانمت به شما احتیاج دارد. بچه‌ها می‌خواستند از سیدمهدی خداحافظی کنند که او با حرفش همه را متعجب کرده و پاسخ داده بود: من تا آخرعملیات می‌مانم.

شهادت در بیت المقدس

همرزمش لحظه شهادت کنارش بود. ابوتراب کاتبی بعدها برایم از آن لحظه اینگونه روایت کرد. آتش سنگینی بود. خمپاره‌ای به سنگرشان خورد به طرفشان رفتیم و صدای ناله‌ای شنیدیم. کمرش ترکش خورده بود. می‌دانستم که به تازگی پدر شده است. دو انگشتر در دست داشت. آن‌ها را درآوردم و صورتم را نزدیکش بردم و گفتم: سیدجان! بگو هر چی می‌خواهی بگو! دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، اما نتوانست و همان لحظه به شهادت رسید. همسرشهید در ادامه می‌گوید وقتی به شهادت رسید کوچک‌ترین تغییری در صورتش ایجاد نشده بود. چهره‌اش همان بود که موقع خداحافظی آخر دیده بودیم. گویی خوابیده بود.

بدرقه با دعای خیر

قبل از رفتن به جبهه پیش پدرش رفت تا از او هم اجازه بگیرد. پدرش بعدها برایم گفت سید مهدی آمد و در حالی‌که سرش پایین بود به من گفت: پدر! از شما اجازه می‌خواهم تا با خیال راحت به جبهه بروم. من هم نگاهی به او کردم و پاسخ دادم با وضعی که همسرت دارد من صلاح نمی‌بینم که تنهایش بگذاری! فردای همان روز برای وداع آخر آمد. من هم که اصرار سیدمهدی را برای رفتن دیدم، رضایت دادم و دعای خیرم را بدرقه راه او کردم و گفتم خدا پشت و پناهت!

فاطمه و شهادت پدر

خیلی طول نکشید که خبر شهادت سیدمهدی را برای خانواده آوردند. ۱۹ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ در عملیات الی بیت‌المقدس سیدمهدی به آرزویش رسید. تشییع پیکر شهید خیلی شلوغ بود. بسیاری از مردم آمده بودند تا حضورشان تسلی خاطر بازماندگان باشد. فاطمه، چند روزه بود. دائم گریه می‌کرد. فاطمه را روی سینه پدر شهیدش گذاشتند آرام شد.

از شهید سیدمهدی شاهچراغ وصیتنامه‌ای بر جا ماند که در یازدهمین روز از اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ و تنها چند روز قبل از شهادتش آن را نوشت. شهید سیدمهدی شاهچراغ بسیار ولایت‌مدار بود. او در این نوشتار در کنار توصیه‌هایی که به خانواده داشت از ملت ایران خواسته بود که برای امام دعا کنند.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901499

دیگر خبرها

  • فیلم| انتقاد تند سناتور آمریکایی از سیاست آمریکا در قبال جنایات در غزه؛ وقت آن رسیده به صدای مردم آمریکا گوش دهیم!
  • شهروند خبرنگار انعکاس صدای مردم
  • رقص توپ در شالیزار‌/ گزارش خبرنگار تسنیم را ببینید + فیلم
  • دانشجویان دنیا به دفاع از مردم فلسطین قیام کردند
  • هنرمندی که حاضر است برای دفاع از ایران و مردم جانش را فدا کند
  • تنفر جهانی از اسرائیل و صهیونیزم یا یهودی ستیزی؟
  • خود را بدهکار خاک و مردم کشورم می‌دانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلم‌های کیمیایی است
  • پیام اعتراض دانشجویان آمریکا، پایان دادن به جنایت در غزه است
  • این شهید حتی موقع به‌ دنیا آمدن فرزندش هم حاضر نشد به خانه برگردد!
  • باید حرکت‌های دانشجویی در حمایت از غزه در جوامع بین‌المللی تبیین شود