داوود میرباقری؛ پهلوان ایرانی روایتهای تاریخی
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۹۸۲۳۶
در سالهای میانه دهه ۶۰ که کانالهای تلویزیون بسیار محدود بودند، چندین سریال تاریخی ساخته شد که هریک از حیثی پربیننده بودند و اثرگذار.
در کنار دو سریال مهم و ماندگار «هزاردستان/ علی حاتمی/ ۵۸-۶۵» و «سربداران/محمدعلی نجفی/ ۶۰-۶۳» و سه سریال درباره سه چهره مهم قدیم و معاصر یعنی «بوعلی سینا/ کیهان رهگذار/ ۶۴»، «امیرکبیر/ سعید نیکپور/ ۶۵» و «کوچک جنگلی/ بهروز افخمی/ ۶۵-۶۷»، دو سریال نیز با ظاهری تاریخی ساخته شد که داستانهایشان نه بر مبنای اتفاقات و شخصیتهای مشخص تاریخی، بلکه پرداخته ذهن سازندگان جوانشان بود و به نظر میرسید آنها برای طرح و بیان مسائل و دغدغههایشان بدون درگیرشدن با فضای بسته ممیزی آن سالها، به دل تاریخ پناه بردهاند؛ «افسانه سلطان و شبان/ داریوش فرهنگ» با رویکردی طنز و «گرگها میمیرند/ داوود میرباقری» با درامی جدی توانستند در کنار سریالهای دیگر، جای خود را باز کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این دو سریال که با تولیدی نسبتا کمهزینه و شبیه به شیوه «تلهتئاتر» ساخته شدند، به مدد ذوق و خلاقیت سازندگانشان توانستند تماشاگران بسیاری را با خود همراه کنند.
بهجز علی حاتمی و ناصر تقوایی (نویسنده و کارگردان اولیه «کوچک جنگلی») که فیلمسازان مؤلف و باتجربهای بودند و هریک علاوه بر فیلم، تجربه ساخت سریالهای ارزشمندی را قبل از انقلاب داشتند («سلطان صاحبقران» و «داییجان ناپلئون») و پس از سختیها و ناکامیهایی که برای ساخت سریالهایشان متحمل شدند، دیگر سریالی نساختند و فیلمسازی را ادامه دادند، سازندگان عمدتا جوان سریالهای فوق که سرمایههای تلویزیون برای روایتهای تاریخی به حساب میآمدند، سرنوشتهای متفاوتی پیدا کردند؛ «محمدعلی نجفی»، «داریوش فرهنگ» و «بهروز افخمی» ترجیح دادند در سینما ادامه کار بدهند، «سعید نیکپور» نیز پس از یکی، دو سریال مهجور دیگر در آن سالها ترجیح داد بیشتر در کسوت بازیگر فعالیت خود را ادامه دهد و «کیهان رهگذار که نویسنده «سربداران» نیز بود، پس از «بوعلی سینا» به دلایلی دیگر کار نکرد و چند سال بعد در غربت درگذشت.
در این میان، «میرباقری» که پیش از انقلاب تحصیلات دانشگاهی خود در رشته مهندسی معدن را به پایان رسانده بود و در سالهای اولیه دهه ۶۰ با چند تلهتئاتر همچون «اسکندر مقدونی» و «حکایت مسافر گمنام» کارش را شروع کرده بود، توانست با «گرگها» خود را بهعنوان نویسنده و کارگردانی کاربلد و جدی تثبیت کند.
«گرگها» که روایت قدعلمکردن گروهی از مردم تحت روشنگریهای مردی به نام «حکیم» علیه بیعدالتی بود، با گروهی از بازیگران برجسته همچون «علی نصیریان»، «داوود رشیدی»، «محمدعلی کشاورز»، «ثریا قاسمی» و «سیاوش طهمورث» در قالب نقشهایی خوب نوشته و پرداخت شده و نیز موسیقی حماسی و زیبای «مجید انتظامی» توانست بیننده را هر هفته درگیر کند؛ خصوصا پرداخت دو نقش داروغه (طهمورث) و زن حاکم (قاسمی) که با همدستی یکدیگر قطب منفی سریال را شکل میدادند، بسیار به چشم آمد.
در ادامه میرباقری با ساخت سریال متفاوت «رعنا/ ۶۹» بخشهای دیگری از تواناییهایش را در یک درام معاصر به نمایش گذاشت. او این بار با استفاده از «گلچهره سجادیه» که بازیگر مستعد و جوانی بود، در نقش «رعنا» در کنار «پرویز پرستویی»، «سعید نیکپور» و موسیقی خاص «شریف لطفی»، مسائل خانوادهای را در کوران انقلاب روایت میکرد که با محوریت مادر (که در خیالش همسر ازدستدادهاش را میبیند)، در پی پسر گمشدهاش هستند.
میرباقری که در آثارش گرایش به تاریخ دیده میشد، پس از «رعنا» سراغ تاریخ صدر اسلام رفت و زندگی «علی ابن ابیطالب» را محور پروژه جدید خود قرار داد. چالش بزرگ پیشروی میرباقری، عدم امکان نمایش چهره شخصیت اصلی سریال و حساسیتهایی که همواره پیشروی آثار نمایشی مذهبی وجود دارد، بود که توانست تا حدی بر آنها فائق بیاید.
او تلاش کرد در فیلمنامه بر مسائلی که به قطع مورد توافق کارشناسان مذهبی است، تمرکز کرده و با نمایش ویژگیهای مختلف امام در قالب شخصیت و منش یاران نزدیکش (همچون مالک و عمار) از یک سو و پرداخت قدرتمندانه و غیرکلیشهای افراد مقابل امام (همچون معاویه، عمروعاص و قطام) برای نخستینبار با وجود همه محدودیتها، روایتی دراماتیک و جذاب از برهه خاصی از زندگی اولین امام شیعیان به نمایش بگذارد که همچنان دیدن آن خالی از لطف نیست.
کارگردانی و فیلمبرداری مؤثر، موسیقی ماندگار «فرهاد فخرالدینی» و بدهبستانهای بهیادماندنی بازیهای «داریوش ارجمند»، «مهدی فتحی»، «بهزاد فراهانی»، «محمدرضا شریفینیا» و نوع پردازش فیلمنامه و دیالوگها که علاوه بر روایت پرکشش وقایع یک برهه مهم تاریخی، قابل انطباق با مسائل روز جامعه نیز باشد، از عوامل مهم ماندگاری این سریال به حساب میآید. «امام علی/ ۷۰-۷۵» معیار سریالهای تاریخی خصوصا مذهبی را تغییر و ارتقا داد.
در گام بعدی میرباقری یکی دیگر از دغدغههایش یعنی «مهاجرت» را دستمایه فیلمنامه «آدمبرفی/ ۷۳» قرار داد و آن را بهعنوان نخستین فیلم سینماییاش جلوی دوربین برد. نگاه جدید او به این موضوع کلیشهشده در فیلمهای اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰، با رویهای از طنز و با بهرهگیری از تقریبا همان عوامل «امام علی»، خصوصا در بازیگری همچون «داریوش ارجمند»، «مهدی فتحی»، «اکبر عبدی» و «پرویز پرستویی»، آنهم با نقشهایی که فرسنگها با نقشهایشان در سریال فاصله داشت، یک غافلگیری بزرگ بود که مسئولان آن را برنتافتند و فیلم توقیف شد.
بدهبستانهای ظریف بازی و بیان مؤثر دیالوگهای مسلسلوار و پرمعنا، این فیلم را به اوجی متفاوت در کارنامه بازیگرانش بدل کرد. به روی صحنهبردن دو نمایش موفق و پرمخاطب «عشقآباد/ ۷۵» و «دندون طلا/ ۷۸» و نیز «معرکه در معرکه» (با کارگردانی «سیاوش طهمورث») پس از توقیف «آدمبرفی» با تقریبا همان عوامل قبلی از میرباقری چهرهای خلاق ساخت که تکساحتی نبوده و در هر مدیوم نمایشی میتواند دغدغههایش را چنان جذاب عرضه کند که با طیف وسیعی از مردم و منتقدان ارتباط برقرار کند.
او پس از تحولات فرهنگی میانه دهه ۷۰، فیلم دومش یعنی «ساحره/ ۷۶» را بر مبنای داستان «عروسک پشت پرده/ صادق هدایت» میسازد؛ فیلمی خلوت و متفاوت که شباهتی با آثار قبلیاش ندارد و نشان از نهراسیدن «میرباقری» از تجربه عرصههای جدید داشت. ایده فصل پایانی فیلم، یعنی مواجهه مرد با دو مانکن (که یکی از آنها زنش است در هیبت مانکن)، هرچند از داستان «هدایت» میآید، اما در اجرا و ساخت بسیار موفق درآمده است.
میرباقری در دهه ۷۰ فیلمنامه دو فیلم «معجزه خنده/ یدالله صمدی/ ۷۵» و «مرد بارانی/ ابوالحسن داودی/ ۷۸» را نیز به نگارش درمیآورد. او در پایان این دهه با دستمایه قراردادن سالهای آخر زندگی «عبدالعظیم حسنی» از خلال شرح سفرش به ایران و برخوردش با گروههای مختلف در طول مسیر، به عقاید و دیدگاههای وی میپردازد. هرچند «مسافر ری/ ۷۹» برای فیلم طراحی شده بود، اما پتانسیل داستان باعث شد تا یک مینیسریال نیز از آن تدوین شود.
نقش و گریم متفاوت جمشید هاشمپور در نقش «ابوعون»، مأمور مالیات عربی که در تعقیب «عبدالعظیم» است و در پایان فیلم تحت تأثیر مرام او قرار میگیرد، از ویژگیهای شایان اشاره فیلم است.
میرباقری ابتدای دهه ۸۰ را به ساخت سریال «معصومیت ازدسترفته» پرداخت که در قالب داستان و شخصیتی خیالی (شوذب) در دوران امویان، کشمکشها و دغدغههای انسانی را مورد واکاوی قرار میدهد و از این جهت به «گرگها» نزدیکتر بود. میرباقری بیشتر سالهای دهه ۸۰ را به ساخت سریال «مختارنامه» مشغول بود که داستانش بهنوعی در امتداد «امام علی» به حساب میآمد و این بار «میرباقری» برای آنکه بتواند در درام خود موازنهای بین قطبهای مثبت و منفی ایجاد کند، «مختار ثقفی» را بهعنوان شخصیت مرکزی انتخاب میکند که زندگی پرفرازونشیبی داشته و پس از واقعه کربلا به خونخواهی امام حسین برمیخیزد. این سریال که به لحاظ ابعاد تولید، چند برابر «امام علی» بود، به جهت روایت خلاقانه میرباقری و نیز ساخت استاندارد و حرفهای، خصوصا سکانسهای شلوغی همچون جنگها، متر و معیار جدیدی در سریالهای تاریخی-مذهبی ایجاد میکند.
از نکات مهم و برجسته روایتهای میرباقری از تاریخ، به دو ویژگی مهم میتوان اشاره کرد؛ یکی پرداخت غیرکلیشهای و پرنوسان شخصیتها، فارغ از تقسیم متعارف آنها به مثبت و منفی (مانند غالب سریالهای تاریخی) و نمایش سیر تدریجی انحراف و تنزل شخصیتهای منفی تاریخ و زمینههای آن از یک سو و پرداختن به کشمکشهای درونی و خاکستریهای شخصیتی آنانی که به نام نیک شهرهاند از سویی دیگر، زمینه باورپذیری شخصیتها را فراهم میکند و دوم اینکه نوع پرداخت وقایع و آدمها به شکلی است که در عین وفاداری به تاریخ، به سهولت قابل تطبیق با شرایط روز بوده و همین همذاتپنداری بیننده را با آنها افزایش میدهد.
میرباقری در دهه ۹۰ ساخت دو سریال برای شبکه خانگی را نیز تجربه میکند؛ یکی «شاهگوش/ ۹۲» با رویکردی طنز و «دندون طلا/ ۹۴» که برگرفته از تئاتری بود که در دهه ۷۰ به همین نام روی صحنه برده بود که البته نتوانست توفیق آن نمایش را در ذهن بینندگان جدی تکرار کند. این دو سریال در عین نکات شایان ذکرشان، همچون بازی و دیالوگهای خوب و طنز موقعیتشان (که جایش در بسیاری از آثار اصطلاحا کمدی خالی است)، در قیاس با آثار تاریخی او (که به تخصص اصلی میرباقری تبدیل شده) آنچنان به چشم نیامدند و او پس از سریال ناتمام «ماهتیتی» در سالهای پایانی دهه ۹۰ عزم خود را جزم کرد که روایت زندگی «سلمان فارسی» از صحابه پیامبر را که ریشهای ایرانی داشته است، به تصویر بکشد.
او که از قبل از «مختار» دغدغه ساخت این سریال را داشت، اکنون و در آستانه ۶۳سالگی درگیر ساخت این سریال است که با وسعتی که برای تولید آن پیشبینی شده، به نظر میآید دهه پیشرو را نیز جهت بهانجامرساندن آن لازم دارد. میرباقری و آثارش را به جرئت میتوان مهمترین سرمایه تلویزیون در حوزه آثار تاریخی به حساب آورد.
او که عمده عمر کاری خود را به سریالسازی پرداخته و با وجود سختیهای وصفناشدنی ساخت سریالهای تاریخی از صحنه، لباس، آکسسوار، گریم، هنروران و... گرفته تا حساسیتهای گوناگون عرفی و شرعی و گاه شخصی مختلف مدیران فرهنگی، علمای مذهبی و افراد اثرگذار بر سرنوشت پروژه (که هریک به تنهایی کافی است تا هر هنرمندی را از ادامه کار منصرف و به سمت موضوعات و مدیومهای سادهتر و کمدردسرتر سوق دهد)، توانسته این مسیر صعب را به سلامت بپیماید.
پایمردی هنرمندانی که در فضای سطحی، کممایه و سودمحور حاکم بر تولیدات هنری و نمایشی، کماکان دغدغههایی دارند و حساسیتی که اثرشان تأثیرگذار باشد و هزینههای انجامشده به ارتقای کیفیت و استانداردهای کار بینجامد، در این وانفسا ستودنی است. تنها راه رسیدن به تولیدات باکیفیت، بهادادن به آدمهای باکیفیت است چنان که «هیچ صیادی در جوی حقیری که به مردابی میریزد، مرواریدی صید نخواهد کرد».
منبع: فرارو
کلیدواژه: داوود میرباقری کارگران سریال های تاریخی ساخت سریال فیلم نامه امام علی دو سریال شخصیت ها دهه ۷۰ سال ها گرگ ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۹۸۲۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ساخت سریالهای جدید «الف ویژه» در دستور کار تلویزیون
پیمان جبلی در حالی از بررسی چند عنوان جدید برای شروع تولید الف ویژههایی در فضای تاریخی و دینی خبر میدهد که در این حوزه سالهاست بسیاری از کارشناسان به کمکاریهایی اشاره دارند خصوصاً ساخت سریال و فیلمی درباره امام صادق(ع) که ضرورت آن احساس میشود. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اگرچه تلویزیون این روزها مشغولِ ساخت سریال «سلمان فارسی» و آمادهسازی مراحل تولید سریال «موسی(ع)» را در دستور کار خود دارد اما از سالهای قبل درباره ساخت نسخه سریالی «ملک سلیمان» صحبت میشد یا مراحل پژوهش ساخت سریالی درباره شهیدان صیاد شیرازی و حسن باقری و برخی از مجموعههای «الف ویژه» دیگر؛ اما همه اینها در همان مرحله گفتار باقی مانده و خبری از تولید آنها نشده است. در حالی که هر روز خلأ ساخت سریالهای مذهبی بیشتر احساس میشود.
سریالهایی که هر بار روی آنتن آمدهاند توجه طیف گستردهای از مخاطبین را به جعبه جادو جلب کردهاند. یا به نوعی دوباره مخاطب را با آنتن تلویزیون آشتی میدهد که این روزها کمتر کارهای جاندار با محتوا میبینند. این تأثیرگذاری حوزه دینی و مذهبی تلویزیون با سریالهای «امام علی(ع)»، «مختارنامه»، «یوسف پیامبر»، «اصحاب کهف»، «امام رضا»، «تنهاترین سردار» و حتی «صاحبدلان» که این روزها دوباره تکرار میشوند نشان داده که چقدر مؤثر، مفید و پرطرفدار است. اما سالهاست که بهغیر از گام برداشتن برای ساخت سریال «سلمان» و «موسی(ع)»، کاری برای امامان معصوم انجام نمیدهیم.
تماشای سریالهای دینی، جوانان را به مطالعه تاریخ اسلام علاقهمند کرده است
همیشه سریالهای دینی و مذهبی باعث شدهاند بسیاری از افراد بهویژه جوانان به مطالعه تاریخ اسلام علاقهمند شوند. فارغ از هر نوع پرداخت دینی و مذهبی دیگر، اولویت ما باید ائمه معصومین(ع) باشد و محدودیت در بهتصویر کشیدن چهره امامان معصوم بهانه خوبی برای نپرداختن به زندگی آن بزرگواران نیست. اکنون پرداختن به شخصیت امام صادق(ع) و ابعاد علمی و فقهی زندگی ایشان، ضروری بهنظر میرسد.
در تحقیق و بررسیها آمده که قرار بود دهه 1380 تلویزیون سریالی ویژه امام صادق(ع) ساخته و پرداخته کند. اتفاقاً آن روزها نام مهدی سجادهچی هم بهعنوان نویسنده این سریال تلویزیونی اعلام شد. اما برای این کار هیچوقت اتفاقی نیفتاد تا به مراحل تولید برسد و یک تیم سوری و کویتی وارد عمل شدند و سریالی بهنام «امام الفقها الصادق(ع)» جلوی دوربین بردند در حالی که قرار بود سریال این حضرت ابتدا در صداوسیمای جمهوری اسلامی ساخته شود. «سامی جنادی» نام کارگردان سوری این سریال است.
در خلاصه داستان این سریال، آمده است: گفته شده او (امام صادق(ع)) نخستین مدرس علم کیمیا بوده است که جابربن حیان بهدست او پرورش یافته است و «صادق» خوانده شده است. برخی از رسانهها اعلام کردند که این سریال با توجه به نامش نگاهی به تربیت شدن ائمه اربعه اهلتسنن بهدست مبارک امام صادق(ع) داشته باشد.
خبرهایی از ساخت سریال امام صادق(ع) پخش شد اما خودِ سریال آماده نشد!
بالأخره هر کمپانی، تلویزیون و نهاد فرهنگی در کشورهای مختلف، سَنگ فرهنگ و اندیشههای خودش را به سینه میزند و اگر ما همینطور در ورطه غفلت بهسر ببریم، از دین، دیانت، تمدن و فرهنگمان چیزی باقی نمیماند و همه را با ساخت آثار فرهنگی و هنری خاصّ خودشان مصادره میکنند، در صورتی که همگان میدانند امام صادق(ع) رئیس مذهب شیعهاند و شیعه باید حرفهای جدّی درباره این امام همام بزند. در سال 1382 خبرهایی درباره ساخت سریال امام صادق(ع) در سیمافیلم منتشر شد و اما هنوز منتظریم تا این مفاهیم ارزشمند را جلوی دوربین ببینیم.
اما نهتنها خبری از این سریال نشد بلکه سالهای بعد کاری تحت عنوان «جابربن حیّان» به آنتن رسید که در گوشهای از اتفاقات شاگرد معروف حضرت یک نگاه کوچک و کوتاهی به حضرت داشت و کماکان تلویزیون خودش را درگیرِ سریالهای سطحی، پیشپاافتاده، زودگذر و تحت لوای لوکیشنهای آپارتمانی کرده است. شاید به این باور نرسیده که چقدر فرهنگ دینی و اسلامی ما نیازمند کارهای مؤثر و باورساز است.
بعد از اینهمه سال هنوز هم مهدی سجادهچی بهعنوان نویسنده آن سریال دغدغه دارد برای امام صادق(ع) کاری ساخته شود. او همچنین چندی قبل به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفته بود: آن زمان این روال بود که زندگی ائمه اطهار در تلویزیون بهتصویر کشیده شود اما بعد از مدتی اشتیاق و انگیزه، بهیکباره اراده دوستان برای انجام چنین کار مهم و مؤثری، در سیما فیلم به پایان رسید. در میانههای راه تحقیق، پژوهش و نگارش، کار متوقف شد و تا امروز هم هیچ خبری از آن نشد. نهتنها در این سالها هیچ صحبت دیگری با من نشد و حتی جایی ندیدم دغدغهای برای ساخت سریالی درباره امام صادق(ع) بهوجود بیاید. "بهسراغ این وقایع مهم تاریخی و مذهبی نرفتن کار اشتباهی است و یک طیف گستردهای از مخاطبین را از دست میدهد."
غربیها با سریالهایی به دنبال تحریف در دین و تاریخاند
اساساً باید از مدیران مربوطه پرسید که وقت آن نرسیده کاری برای شیعه، رئیس مذهب شیعه و آغازگر فصل جدیدی از اتفاقات شیعه، ساخته شود؛ البته درست است که ما درباره احیای فرهنگ جهاد و شهادت در ساخت یک کار خوب برای خانوادههای شهدایمان، هم نتوانستهایم کار تأثیرگذار و فاخری ارائه دهیم اما جامعه دینی و مذهبی ما منتظر یک نگاه شیعه در یک مجموعه تلویزیونی بهنام امام صادق(ع) است.
هر روز این خلأ جدّیتر میشود؛ چون به کارهای زودبازده و اصطلاحاً کم تأثیرگذار بیشتر بودجه و میدان اختصاص داده میشود که هیچکدام نتوانستهاند اقبال مخاطب را نسبت به خودشان جلب کنند. در حالی که هنوز مخاطب طرفدار همان قدیمیها و نوستالژیهای تلویزیونی است که بخش عمدهای از آنها به همین آثار مذهبی و دینی برمیگردد. اما چرا امروز بیش از هر برههای اهمیت دارد واردِ ساخت کارهای دینی و مذهبی بشویم و یا این حوزه را بیشتر جدّی بگیریم؟! چون غربیها با ساخت سریالها و فیلمهای نامربوط تیشه به ریشه اعتقادات و شرعیات دینی جوامع اسلامی میزنند باید از آثار دینی و مذهبی حمایت کرد، البته کارهایی میسازند که در داخل توجهات بسیاری را جلب میکند اما بهلحاظ بینالمللی نتوانستهاند تأثیرگذاری داشته باشند.
علت ممنوعیت سریال مصری "حشاشین"؛ تحریف تاریخ ایرانگفتوگو با رئیس صداوسیما درباره فقدان آثار دینی و الف ویژه
با پیمان جبلی رئیس صداوسیما درباره این خلأها و کمبودها و همچنین کمکاری که در حوزه ساخت آثار درباره فلسطین و حقایقی از جنایتهای اسرائیل صحبت کردیم؛ او با اشاره به اضافه شدنِ چند الف ویژه جدید به خبرنگار تسنیم گفت: «یکی از دستورکارهای جدّی سیمافیلم در سال جاری تعیین عنوان سوم الف ویژه تاریخی که کلید بخورد و تولید آنها آغاز شود. در حال حاضر دو سه عنوان در حال بررسی است. علیرغم اینکه تولید الف ویژهها هزینه سنگین و برنامهریزی بسیار دقیق و زمانمندی را نیاز دارد اما فکر میکنیم علاوه بر این دو سریال الف ویژه که در دست ساخت داریم بایستی یک یا دو عنوان دیگر پیش تولید آن را آغاز کنیم تا به تدریج الف ویژههای فعلی به مراحل پایانیاش میرسد وارد تولید و پستولید سریالهای بعدی برسیم. امیدواریم بتوانیم به گونهای طراحی کنیم در طول سالهای آینده هر هفته یک اپیزود الف ویژه پخش کنیم و متناسب با تولید انشاءالله این تأمین را در جدول پخشمان داشته باشیم.»
«وعده صادق» محقق شد؛ اما وعده ساخت «بازماندهها» خیر!وی در خصوص کمکاریها در حوزه ساخت آثار درباره فلسطین به این نکته اشاره کرد: حتماً درباره جریان تحریف در این حوزه درست اشاره کردید. چون دشمنان با برنامههایی که در هالیوود و نتفلیکس میسازد عملاً تلاش میکنند یک موضوع حق را به باطل تبدیل کند و واقعیت را در مقابل چشم جهانیان تحریف کند. وظیفه ما بسیار سنگین است. شاید تواناییهای فنی ما با کشورهای غربی برابری نکند اما حرف حقی که ما، مردم فلسطین و مردم منطقه میزنند قطعاً بر فناوری غلبه پیدا میکند؛ همانطور که در ماجرای طوفانالاقصی و ماجرای غزه همگان حقیقتها را دیدند.
باید به سرعت عقبماندگیمان را در حوزه فلسطین جبران کنیم
جبلی در خاتمه افزود: با ابزار فیلم و سریالسازی میتوانیم این منطق را به مردم منتقل کنیم که زوال اسرائیل نزدیک است. ما در صداوسیما پذیرای طرحهای خوب در زمینه تولید فیلم و سریال هستیم؛ باید به سرعت عقبماندگی خود را در این زمینه جبران کنیم. نباید روزی فرابرسد که شاهد آزادی فلسطین باشیم و ما به عنوان رسانه کاری در شأن آن روز انجام نداده باشیم.
انتهای پیام/